سيد پارساسيد پارسا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
مهساساداتمهساسادات، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره
سید صدراسید صدرا، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

پارسا،گل پسر ما

مامان خوابالو

از ساعت 2 که با سردرد شديد از سر کار اومدم تا 6 عصر وسط اتاقش  خوابيدم و تو خواب و بيداري مي ديدم که پسر گلم دور و برم مي چرخه و بازي ميکنه...( منظور از بازي بيرون کشيدن پوشکها از بسته و به هم ريختن لباس ها ازکشو و .عبور  مکرر از روي شکمم جهت پيمودن طول اتاق.. ) و ميذاره مامانش خوب  استراحت کنه. هر از چند گاهي هم چنگول هاي کوچولوشو رو صورتم ميکشيد که اگه چشمم رو باز ميکردم ذوقي ميکرد که بياو ببين...     از ني ني خوبم متشکرم که گذاشت ماماني نانا کنه. ...
30 تير 1390

عبور از مانع

سلام مامانا و نی نی های عزیز. مثل همه جقله ها جقله من هم هر روز يه شيرين کاري جديد ميکنه. ديروز تو اشپزخونه ظرف ميشستم که مثل هميشه اومد پشت پشتي که تو ورودي اشپزخونه گذاشته بودم  ايستاد و شروع کرد به گريه. ..اوووم...اووم... من هم ميگفتم الان تموم ميشه ميام... الان ميام کوچول...که ساکت شد و منتظر من موند.. 2 دقيقه اي کارم تموم شد و برگشتم که برم بغلش کنم يهو ديدم يه موجودي زير پام کف اشپزخونه نشسته و فاتحانه منو نگاه ميکنه... حالا نميدونم خودش مانع رو انداخت و اومد....يا با هم افتادن و جنگي اومد تو؟           ...
30 تير 1390

سلام اول

سلام اسم من پارسا. سيد هم هستم.  ني ني توپولوي 9 ماه و نيمه مامان و بابام . اومدم با ني ني هاي ديگه دوست شم. من کلي حرف ميزنم ولي همش ميگن "چي ميخواي؟ اين صداهاي خنده دار چيه از خودت در مياري؟" تازه مامان و بابا رو هم ميشناسم ولي اگه ادم غريبه لباس بيرون تنش باشه، عشقولانه ميرم بغلش. همه چي رو ميکنم تو دهنم  اب دهنم هميشه اويزونه   .  این یه جونور پلاستيکي خيلي خوشمزه اس   بعدا از خاطرات 9 ماه جنيني و 9 ماه زندگي خودم مينويسم....باورتون نميشه؟       حالا باورتون شد؟ تازه اینجا ٥ ماهمه ...
29 تير 1390