پسمل پنج سال و نیمه
پسر نازم تو این سن هم خیلی بانمک و نازه. از حرفاش و کارهاش گاهی میخندم و گاهی غافلگیر میشم وگاهی دلم ضعف میره براش با خواهرش جوره و برای نگهداریش باهام همکاری میکنه. مخصوصا الان که دختر هم هرحا بخواد میره و به رفتار داداشش عکس العمل نشون میده پارسا چون اصرار داره ۵ شنبه ها بره مهد چون تکرار و تمرین ندارن. نمیدونم چرا تو مهد اینقدر حوصله بچه ها رو با اموزش خشک سر میبرن بعد از دیدن فیلم پارک ژوراسیک یک هفته ای با دایناسوراش بازی میکرد و نقاشی دایناسور میکشید و حتی برنامه ریزی نفرات و اهن الات میکرد تا یه دایناسور اهنی بزرگ بسازه. خیلی جدی! هر شب وسط سریال یوسف پیامبر خوابش میگیره و میگه مامان فردا برام تعریف کن چه انتفاقی افتاد ( ا...
نویسنده :
مامانی
1:19