رف (دیکشنری پارسا به فارسی3)
من: هواپیما کو؟
پارسا: رف (یه دستشو میبره بالا پشت سرش و فتحه روی ر رو میکشه)
من : بابا کو؟
پارسا: رف
من: رفت (با تاکید روی ت )
پارسا: رفت
من: بگو ماست
پارسا: رفت
من: نه بگو ماست
پارسا: ت ت
من: بگو بابا
پارسا: با با
من: بگو مامان
پارسا : با با و میخنده. به ندرت هم اهسته میگه ماما
پرستارش که میره، یا صدای هواپیما که دور میشه میگه: رف
وقتی یه جونور از جمله اسب میبینه تلاش میکنه بگه پیتکو پیتکو ولی فقط اب دهن میریزه و میگه پت پت
گاهی میگه اوپ (توپ)
وقتی قطعه پازل رو پیدا نمیکنه میگه نیس یا میگه اوووو؟ (کو؟)
اگه قطعه پازل رو اشتباه بذاره فوری میگه نه
همچنان منتظر به حرف اومدن این گل پسریم.....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی