راست یا چپ؟
میگم پارسا جون قاشق رو با اون دستت بگیر!
میفهمه چی میگم ولی زل زده به قاشق دست من که روبروش نشستم و بعد به دست خودش!!!
از اونجاییکه بچه ها با "دیدن" بهتر از " شنیدن" یاد میگیرن تا اطلاع ثانوی بنده با دست چپ غذا میخورم. ( در نقش ایینه)
.......................................................................................
دو شب اخیر تا دیروقت بیدار بود. امشب که تصمیم گرفتم دوباره ساعت خوابش رو تنظیم کنم اقا رفته از تو هال یه سی دی و کنترل دستگاه رو اورده. بهش گفتم نه الان لالا کن...گریه کنان رفت تو هال همه چراغ ها رو روشن کرد و تلویزیون رو هم روشن کرد و اصرار که بیا سی دی " نی نی" برام بذار....
مجبور شدم که با گریه برش گردونم تو تختخواب ( از اول پاییز رو تخت خودم میخوابه). برای تموم شدن گریه هاش چند بار خودمو از تخت اویزون کردم و گفتم وای وای دارم میافتم تا اینکه بخنده ...
......................................................................................
میام براش لالایی بخونم لب پایینی شو کج کرده مثل ادمهای بغض کرده. میشینه بالش رو میذاره رو پاش و در حالی که به زحمت تکون تکون میده سر خودشو میذاره رو بالش روی پاش!
.......................................................................................
گذری بر دیکشنری پارسا به فارسی ( کلمه و ترکیبات تازه)
کلا : کلاه
پده : پرده
آلو : آلو
توس : اتوبوس
بازی : بازی
دودوچی چی: قطار
اب بازی
تاتاک : ساعت
بس سی : بسه
.......................................................................................
چند روزی هست عصرها میره مهد.
تو راه برگشت بهش میگم چی کار کردی؟
میگه: بازی...هن هن.... نی نی...
ولی دو روز اخیر که ازش میپرسم میگه: بازی... بعد میگه : بیشین!
نمیدونم تو مهد همش بهش میگن بشین یا منظورش چیز دیگه ای هست!!