سيد پارساسيد پارسا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره
مهساساداتمهساسادات، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره
سید صدراسید صدرا، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

پارسا،گل پسر ما

buten ten

1391/12/14 11:49
نویسنده : مامانی
660 بازدید
اشتراک گذاری

buten ten

موقع خواب گفتي: مامان ميوميو باتن تن ..بيار

گفتم چي؟ ميو ميو باتن تن...بيار

اصلا نفهميدم چي ميگي: پرسيدم کتاب قصه؟ گفتي نه ...باتن تنقهر

پرسيدم: موبايل که پيشي داره؟

گفتي نه.. باتن تنگریه

اصرار هم ميکردي که بيارمش.

گفتي اونجا و به کنار تخت اشاره کردي! چيزي نبود.

با هم رفتيم يه دوري تو اتاقا زديم. گفتي: تو کيفه!

تو کيفم رو گشتي پيدا نکردي.

خلاصه چند شبي با همين داستان گذشت و من همش تو فکر بودم که چي ميخوايمتفکر

شما بگين اون چيه که تو کيف جا ميشه، گاهي کنار تخته. با ميوميو هم ارتباطاتي داره؟

 

...

...

اومدم خونه و ازت پرسيدم: چه خبرا؟ با بابايي خوش گذشت؟ يا همش پاي کامپيوتر نشست؟

گفتي: اره.. باتن تن!

من: تعجبنیشخند

نتيجه گيري:    باتن تن= کامپيوتر

 

 

 

نانت (nanet) در دیکشنری پسرم دو معنا داره:

1- وانت

2- حامد (یا همون بابا نانت)

.

.

.

دختر کوچولو دوید سمت تاب که یهو با تابی که با سرعت در حرکت بود برخورد کرد وکله پا شد. سریع بغلش کردم و بعد مدتی دادمش بغل مادربزرگش.

برگشتم دیدم پارسا جلوتر از جمعیت تماشاچی میشینه و پا میشه و هی خودشو یه وری میکنه و هیجان زده و ترس الود میگه: نی نی اتاد .. کله اوخ شد..نی نی تاب بازی اوتاد...

.

.

.

در ادامه تصمیم یک ساله ما مبنی بر تعویض خودرو ، امروز به پارسا که داشت تلفنی با باباش مثلا حرف میزد گفتم: بگو بابا ماشین بخر!

یه کم مکث میکنه و میگه: بوتیک لیک ...بخر...خب! آبی...بخر...نه گهوه ای.

توضیح:  بوتیک لیک = هلیکوپنر

 

 

 

ابرو کشیدن و گوش یه وری کشیدن و موی فشن :

الان دو

سال و پنج ماهته:

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان طه
14 اسفند 91 12:59
سلام گلم بروزم
مامان کیارش
14 اسفند 91 13:04
چه خوشمزه حرف میزنه! پسر من میگه کامکلل!
سمانه مامان پارسا جون
14 اسفند 91 15:29
سلام خانومی خوبید؟ پارسا جون خوبه؟ نه هیچ خبری ازش ندارم نگرانشونم هستم. اون پست هم عکسهای آشپزیمه واست رمزو میزارم
خاله فاطمه
14 اسفند 91 21:03
الان منو میشناسی...وقتی بهت زنگ میزنم میگی:خاله فافنه
پريا
15 اسفند 91 14:20
ماشاء الله. خيلی با مزه بود. از طرف من يه بوس محکم از اين قند عسل بکن. خدا نگهدارش باشه.
مامان اسرا واسما
16 اسفند 91 7:51
سلام چه خوشمزززززززززززززه شده این فسقلیاگه گیرش بیارم----حیف آیکون خوردن ناره اینجا
نگین مامان رادین
16 اسفند 91 14:52
قربون این شیرین زبون بشم من ، عزیزم من گاهی فکر می کنم این بچه ها به زبان چینی صحبت می کنند.