سيد پارساسيد پارسا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
مهساساداتمهساسادات، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره
سید صدراسید صدرا، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

پارسا،گل پسر ما

خونه جدید ما

1393/1/28 21:50
نویسنده : مامانی
980 بازدید
اشتراک گذاری

 

خونه ما یه سوییت تو محل کارمه. یه آشپزخونه کوچیک و یه سالن و دو تا خواب. نوساز و البته داغون. یعنی از اونایی که پیمانکار میسازه و درمیره...

ولی خب تو محل کارمه

در واقع چند تا سوئیت ویلایی هست که به من و بعضی همکارام دادن.

فقط من و یه خانم دکتر دیگه اینجا سکونت دایم داریم و بقیه تو شیفت هاشون میان.

حیاط نداره و محوطه و پارکینگ در حال ساخته!

بعضی وسایل از قبل اینجا بوده و بهمون دادن وبقیه وسلایل رو خودم خریدم. یعنی دایم رفتیم بازار و ریز و درشت خریدیم. ظروف  و ماشین لباسشویی و کاناپه و..

 

راستی یه چیز مهم اینکه اینجا برامون ناهار و شام میارن که هم زیاده و هم بدک نیست و زحمت اشپزی کلی از دوشم برداشته شده و یخچال همیشه پر از غذاست!

گرچه تکراری میشه و گاهی خودم غذا میپزم. مخصوصا شام رو.

و اما پارسا:

دو روز اول میگفت کی میریم خونه؟! یا وقتی کفش میپوشید تا بریم بیرون دمپایی رو برمیداشت میگفت اینو هم ببریم خونه!(مشهد)

 

مادرشوهرم چند روز اول رو با ما اومد تا یه پرستار پیدا کنم.

روز اول کار من یه درمونگاه شلوغ بود. درمونگاه که تموم شد مادرشوهرم پارسا رو اورد تو بیمارستان چون سرش به میز خورده بوده و لاله گوشش پاره شده بود وخون میومد. بردمش اوزانس 3 تا بخیه خورد. دست و پاشو نگه داشتن و جیغ میکشید.

گوش پسرم که بخیه خورده

10 روز دیگه بخیه هاشو میکشم.

میگه: میشینم ؟ دست و پامو نمیگیرن؟ (آخه موقع بخیه زدن ئست و پاهاشو محکم گرفتن و فقط گریه میکرد)

با این اتفاق یه ذره هم از ورجه وورجه هاش کم نشده!

به اندازه 2 تا سبد اسباب بازی براش اوردم. چارچرخه مورد علاقه اش رو نیاوردم که اگه بزرگترش رو پیدا کنم حتما براش میگیرم.

.........................................................................................................

خونه جدید ما

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)