لذت زندگی
داشتیم کنار میز تلفن ساندویچ میخوردیم ظرف سس کج شد و مودم اینترنت یه کم سس قرمز شد
پسر : اگه تبلت رو روشن کنیم اونوقت سس دانلود میشه
.......................................................................
پارسا جون چقدر کج و کوله نشستی؟
پارسا: کج و کوله تویی!!!
من: پارسا جون حرف زشت به مامانت میگی؟
پسر: بااااااشه..کج و کوله شمایی!!!
.....................................................................
لذت زندگی چیه:
نشستی با پسرت که هنوز 4 سالش نشده و هوس چای کرده کنار سینی و قندون..
بعد پسر یه لب به چایی میزنه
پامیشه میره لب میز ناهارخوری رو نوک پاهاش بلند میشه و با احتیاط ظرف شکر رو میگیره
بعد میره از تو جاقاشقی یه قاشق چایخوری ورمیداره
با دقت جاشکری رو کج میکنه و یه کم شکر میریزه
بعد در حالی که حواسش به کارتون تلویزیون هست با حرکات کاملا مدور چای رو هم میزنه
جالتر اینکه پا میشه و میره شکر رو میذاره سر جاش
بعد میاد تلویزیون نگاه میکنه و دودستی چای شیرین میخوره
من نشستم و اون حواسش به من نیست
من از تک تک لحظاتی که نوشتم نهایت لذت رو بردم
کوچولوی من مراحل مستقل شدن رو ماهرانه و ناخوداگاه طی میکنه
کوچولوی من ..