نوروز پارسا
پارسا جون نوروز امسال 4 سال و نیمه بود
مثل همه بچه ها شیرینی میخورد و از شام و ناهارش میزد
امسال ذوق عیدی گرفتن داشت
اینجا خونه مادربزرگم هست. پارسا چند ساعت تمام توی حیط دور خونه دوید و بازی کرد. مشغول مرغ و جوجه ها و گاو باغ همسایه میشد. خلاصه روز خوب برای هر بچه ای...
از سد سلیمان تنگه و پارک تلار هم که گفتم
با پسرعمه اش محمدامین حسابی جور بود و کلی بازی و شیطنت میکرد. طوری که برای اولین بار حاضر شد تنها بره خونه شون و رفت تو ماشینشون نشست. دیگه تا وقتی عمه اش بود از سر بازی سراغی از من نمیگرفت
همین فسقلی که یکساعت اخیر که سر وبلاگشم مدام غرغر و وز وز و نق نق میکنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی