امشب یلداست (1391)
سلام به همه عزیزانم و سلام به زمستان.... سلام به پسر یکی یه دونه گلم. یه مرحومی بود که میگفت: چه زود ناگهان دیر میشود! هر روز بزرگتر میشی و من اغلب ساعتهای با تو بودن رو از دست میدم. وقتی میخوام بیام خونه یا بیام مهد دنبالت مثل عاشق ها دلم میتپه و پام رو پدال گاز بیشتر فشار میده. جدی میگم ها!! دست خودم نیست این همه دوستت دارم! گل پسرم اینقدر سرعت "تازه "هات زیاد شده که از فرصت نوشتن من خیلی خیلی جلوتره... کلمات دست و پا شکسته ات چندین برابر شده. کلماتی که پشت سر هم بدن فعل تکرار میکنی . مثل یه معما که باید حلش کرد: آش..اقاهه....پله..پول (اقاهه از پله اومد بالا، اش اورد. پارسا بقیه پول رو ازش گرفت!) ...
نویسنده :
مامانی
19:13