سيد پارساسيد پارسا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره
مهساساداتمهساسادات، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره
سید صدراسید صدرا، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

پارسا،گل پسر ما

اول پاییز

1390/7/1 22:44
نویسنده : مامانی
2,086 بازدید
اشتراک گذاری

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

امروز اول پاییزه. زمانی که یاداور خاطرات قشنگ زندگیمه.

گل پسر امروز اب پاکی رو ریخت رو دستم. میدونین چرا؟

از صبح چشم اشک الود.... دماغ خیس و قرمز.... تن داغ و تبدار.... و نق نق و بغل...

یعنی امروز که اول پاییزه و شروع نیمه سرد سال... بلللللللللله... شروع سرماخوردگی

البته امیدوارم و دعا میکنم که زودتر خوب شه و اصلا و ابدا مریض نشه.

ایشالله فردا صبح که بیدار شیم سرحال و خند.ن ببینمش.

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 از تو کتاب فصلها پاییز خانوم بیدار شد   چارقدشو سرش کرد مشغول کار و بار شد

دوید میون باغو گرما رو جابه جا کرد      باد سرد شیطونو راهی کوچه ها کرد

با دستای جادوییش درختارو جادو کرد   همه برگهای باغو با حوصله جارو کرد

کلاغارو خبرکرد قارو قار و قار بخونن       اومدن سرمارو  همه دیگه بدونن

ابرا رو زود فرستاد تا که بباره بارون      اونوقت صدای پاییز پیچید تو گوش ناودون

 تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

گل پسر که بزرگتر شد با هم میریم پارک برگ جمع میکنیم و یه البوم از برگ های متنوع و رنگارنگ درست میکنیم.

امیدوارم که پارسا هم این کارو دوست داشته باشه.

از الان که فکر میکنم پسر کوچولوم چند سال دیگه این موقع کیف میندازه دوشش و میره مدرسه اشک تو چشمام جمع میشه. از دلتنگی نه... از یه حس ناشناخته خوب...

مثل خاطرات دور خودم...مثل  مامان و بابای خودم... اخر تابستون میریم خرید لوازم التحریر....لباس مدرسه...کیف...

و هر روز صبح تغذیه کوچولو تو کیف پارسا میذارم.... اخ.... فکر کنم تو چشم به هم زدنی اون روزا بیاد

پارسا جونم ... بیدار شو...عسل مامان... بیدار شو.. مدرسه دیر میشه ها

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

محيا كوچولو
2 مهر 90 10:17
يكسالگي پارسا كوچولو مبارك
مامان آریان جون
2 مهر 90 23:02
چشم بهم بزنیم اون روزا هم میرسه.همینجور که تو چشم بهم زدنی گلامون یه ساله شدن.من که اصلا باورم نمیشه
مامان پارساجونی
3 مهر 90 0:21
دقیقا برای پسر کوچولوی من هم همین امروز همچین اتفاقی افتاده امیدوارم زودتر خوب بشن...
مامان ارميا
3 مهر 90 11:50
مواظبش باش مامانش سرما خورگيش زود خوب شه.
مامان نی نی گولو
3 مهر 90 18:22
سلام ناناز خاله
خدا بد نده انشاالله زودی خوب بشی و بزرگ بشی تا با مامانی با هم برید مدرسه و روز اول پاییز رو جشن بگیرید


ایشالله
مامان پارسا
8 مهر 90 1:40
امیدوارم به تمام آرزوهات برای پارسا برسی و روزگارت همیشه بر وفق مرادت باشه