سيد پارساسيد پارسا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره
مهساساداتمهساسادات، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره
سید صدراسید صدرا، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

پارسا،گل پسر ما

زردی من از تو

1390/5/12 13:25
نویسنده : مامانی
482 بازدید
اشتراک گذاری

پارسا 5 روزه بود. بابایی مجبور شد برگرده شهرستان و من شمال خونه بابام بودم. اون روز نی نی رو بردیم ازمایش تو بیمارستان اطفال.  جواب ازمایش زردی بود 17 و باید بستری میشد و شد.

انگار تمام دنیا رو سرم خراب شده بود. کنار بخش نوزادان اطاق شیردهی بود که دورتادور صندلی گذاشته بودن هر 2ساعت و نیم به مدت نیم ساعت بچه ها رو میدادن بهمون.

وجود مامان های دیگه که هم درد بودیم  بهمون ارامش میداد.

خونه مادرشوهرم نزدیک بیمارستان بود و من به اونجا نقل مکان کردم. با وجود درد شدید جای سزارین از صبح بدوبدو میرفتم بیمارستان چون اگه 5 دقیقه دیر میکردیم به بچه های گشنه شیرخشک میدادن.

 

gh

اخرین نوبت شیردهی هم 10 شب بود و من گریان و نالان برمیگشتم خونه. البته 2 بار برای ناهار و شام میرفتم و برمیگشتم. دوری همسرم  هم  ناراحتی ام رو چند برابر میکرد... یعنی وقتی که واقعا بهش احتیاج داشتم ،شهرستان سر کار بود.

بعضی روزها مامانای جدید با چشمای قرمز و پف کرده می اومدن و گاهی مامانای خوشحال و خندان نی نی به بغل مرخص میشدن ( و  می دونم الان که 10 ماهی از اون زمان میگذره هنوز این اتفاق داره می افته)

چه حس مخلوط غم و شادی بود وقتی پرستار نی نی رو میاورد میداد بغلم . تو نیم ساعت فرصت شیردهی یواشکی به بچه هامون شیرخشت میدادیم تا زودتز زردیشون پایین بیاد.

تو ازمایشها فهمیدیم بچه ام یه جور کمبود انزیم  داره که در اثر خوردن بعضی مواد یا داروها باعث کم خونی و زردی میشه (شبیه حساسیت به باقلا) . من هم تا وقتی شیر میدم باید رعایت کنم.

روز ششم مرخص شدیم  و حال اینکه جشن حموم روز 10 رو بگیریم نداشتم و من عذابی رو که از دوری نوزادم کشیدم فراموش نمیکنم.

                                   

                                                                           niniweblog.com

خدایا همه نی نی ها رو سالم نگه دار و به کسانی که نی نی مریض دارن صبر بده.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)