اتاق پسرم
پارسا جونم عکسای اتاقت تو سال اول زندگیتو برات گذاشتم. امیدوارم سلیقه مامانتو قبول داشته باشی. ولی بدون که خیلی ها خونه ندارن چه برسه به یه اتاق برا خودشون...... و بدون دنیا خیلی خیلی خیلی بزرگه و ما خیلی خیلی کوچیک....پس دل به چیزهای بزرگ و موندنی ببند.... تا روحت بزرگ شه...و خدا بهت نگاه کنه... نگاه مخصوص... تا دست ما رو هم بگیری پسر گلم....
بقیه عکسا تو ادامه مطلب
اتاق گل پسرم تو سال اول زندگی اش +سیسمونی قشنگش که عکسای تک تکشو بعدا میذارم. مادر جون که میخواست کمد دوم رو بگیره مخالفت کردم..حالا خدا رو شکر که به حرفم گوش نکرد ...کجا میخواستم بذارم این اسباب بازیها رو؟
اولش از این چکش میترسیدی و تو چند متری هم نمیرفتی... بعد عاشقش شدی
اون هم اولین توپی بود که داشتی با هم بازی میکردیم
سرگرمی تو بهم ریختن پوشک هات تو سبد ابی و بعد چند تا اسباب بازی از دکور میندازی...وامیستی با ذوق به بخاری ضربه میزنی ( غصه رمستونو دارم) بعد هم که کشوی لباسات.... البته الان که ١١ ماهته هر روز فرق میکنی و با یه اسباب بازی یه کم بیشتر سرگرم میشی ....اون تابلوعکس اندازه گیری قد رو هم که خاله اتنا گرفته از جاش میکنی..اون عروسک سبز مال خودم بود وقتی که فکرشم نمیکردم یه نی نی ناز داشته باشم
دستت به اویز روی تختت میرسید.مجبور شدم اونجا بذارمش
خونه شادی رو جمع کردم تا جا بازتر باشه اخه ما کف همین اتاق میخوابیم و تو تو خواب یه دور کامل همه جا میری....
اون طرح روی تخت رو خودم برات درست کردم. تو ٤ ماهگی متوجه اش بودی و ذوق میکردی. ...چقدر خوب شد که کمدت ایینه داره. سرگرمت میکنه...اون بادبادک هم خودم درست کردم برات
اون عکس طبقه سوم تو و دایی وحید هستین که پدر جون داده فتوشاپش کردن چاپ کرده
پرده رو پرستارت دوخته و نصب کرده
اسباب بازیهایی هم که خاله اتنا و فاطمه خریدن همه جا هست. دستشون درد نکنه
رووروک موزیکال که گاهی نصفه شب برا خودش شروع میکنه به اهنگ زدن. موقع غذا هم اسباب بازی هاش کلا جدا میشه
روی در ورودی اتاقت
از ٤ ماهگی از گلهایی که درست کردم زدم به دیوارت خوشت میومد و صداهای بامزه از خودت درمیاوردی... اوقه...اقه...اقه....اوقه...
هر بار که تو بغل رد میشدیم از در یه تیکه از اویز رو میکندی مجبور شدم جمعش کنم یه گوشه..راستی گل پسرم دیروز کنار دیوار دستت رسید به ته اس ... گفتم الانه که بکشی داغون شه... دیدم اروم دست زدی و با هیجان تا بال نگاهتو امتداد دادی که چطور همش تکون میخوره... ٢-٣ تا طرح دیگه هم خریدم که بعدا برا تنوع اویزون میکنم
پشت در اتاقت یه برگه رشد ونمو کودک بود که بغلت میکردم نگاش کنی.... خیلی دوسش داشتی...اونقدر که کندمش گذاشتم تو دیوار کنار رختخوابت ....اصلا تحویلش نگرفتی... همونجا دوسش داری!!!!. الان هم دونه دونه به نی نی هاش نگاه میکنی و من برات توضیح میدم که نی نی چی کار میکنه
این ها رو چسبوندم کنار در چون اکثرا میرفتی اونجا دست میکشیدی به دیوار ....یا وقتی میبینی در بسته اس سرگرم شی..... ولی عمرا بتونی بکنی شون
این هم تاب جدیدت با سایز مناسب که وقتی تاب میخوری عنکبوته بالا و پایین میره
راستی اتاق بزرگه مال تو شد و اتاق کوچیکه مال ما!!!!!!!!!