پسر 14 ماهه من

هوا سرد شده و خیلی کم میبرمت بیرون. قبلا هم که یه روز در میون میبردمت حموم حالا شده 3 روز در میون. اخه میترسم سرما بخوری.

یه هفته ای میشه یاد گرفتی فریاد بکشی و وقتی به خواسته ات نمیرسی گریه میکنی و پاهاتو میکوبونی زمین. بیشتر خنده ام میگیره از لجبازیت. سعی میکنم به چیز دیگه سرگرمت کنم ولی گاهی گیر سه پیچ میدی. خب این هم از مراحلی که دیر یا زود میومد سراغمون. فکر کنم زبون که باز کنی بهتر بشه.

این عکس وقتی است که مادری تسلیم کودکش میشود

خودمونیم گاهی هم مظلوم و ساکت میشینی به تلویزیون دیدن...

راه رفتنت خیلی بهتر شده. یه کم عجولی و میخوای تند راه بری و میافتی همش. خیلی وقتها هم فکر میکنم الانه که بیافتی ولی تعادلتو حفظ میکنی. به پاهات نگاه میکنی و خوشحال میشی از تاتی کردنت.

راستی 2 روز پیش 14 ماهه شدی. تو سال اول برا رسیدن هشتم برج لحظه شماری میکردم. نمیدونم چرا الان اصلا یادم میره. فکر کنم برای اینه که  پیشرفتت روزانه شده و سریع خمیر مایه ات داره شکل میگیره. میدونم مسیر یه عمر زندگیت از همین روزهات شکل میگیره.به امید خدا....

عسلم قاشق رو با دست راستت میگری و پشت سر هم فرنی تو خودت میخوری. ماست و گاهی سوپ و برنج رو هم خودت میخوری و با دستت قاشق منو هل میدی یعنی اینکه "تو دهن من نذار!"

لای دو تا نون تست پنیر میذارم میشینی خوشگل میخوری. مثل ادم بزرگا یه قلپ چایی میخوری و لیوانو میاری پایین و بعد از چند لحظه مکث یه قلپ دیگه میخوری. میبینی چه  "اولین های " ساده تو منو به هیجان میاره؟؟؟!!!

از دندونای پسرم بگم که ٤ تا دندون با هم دارن از خواب بیدار میشن. یعنی میشن ١٢ تا مروارید کوچولو.اب دهنش هم یه مدتی دوباره سرازیر شده بود که با نیش زدن دندوناش برطرف شد.

و اما هنوز  هیچی نمیگی حتی ما ما و بابا.... سرتو میذاری رو بالش و میگی خخخخخخخخ....مثلا خر و پف! و یا انگشتتو میذاری زمین .میگم کلاغ.... میبری بالا و میگی اَاَاَاَ....

نی نی جورابشو در میاره....

نی نی جورابشو میخواد بپوشه

خبر تازه اینکه ٨ ماه دیگه یه نی نی فرشته میاد تو خانواده. سلام نی نی جنین جون...منتظرتیم.

از دور به پارسا نگاه میکردم . بطری رو گرفته بود تو دستش دور و برش رو نگاه میکرد درش رو پیدا نکرد و فکری به سرش زد:

چند تا عکس هم تو ادامه مطلب

پارسا بدون اینکه ما بفهمیم شدیدا مستعد یادگیری رفتارهای ماست. مثلا :

داره پارچه جلو در رو با پاهاش چفت میکنه تا باد از زیر در نیاد تو...

١- در کشو رو باز میکنه ٢- میره توش ٣- در کمد رو تازه یاد گرفته باز کنه ٤- به هم ریختن هاش که تموم شد میشینه خستگی در میکنه

گل پسرم عافیت باشه. خییییییییییییییییلی دوست دارم