عبور از بحران!
از پوشک گرفتن پارسایی کمتر از یک ماه طول کشید. اولش خیس میکرد وبعد میگفت جیش! که البته به اندازه انگشتای دست بود و زود یاد گرفت ومیگفت: جیش ..بدو بدو ...اموم! دوست نداشت بره دسشویی و میخواست من تو حموم سرپاش بگیرم.
دو هفته میگفت: پی پی پوشک! و من زود پوشکش میکردم.
ولی طی 10 روز اخیر فقط دو بار شکمش کار کرد. نه میرفت دسشویی و نه میذاشت پوشکش کنم. از درد و احساس دفع اشفته میشد ولی میترسید و میگفت پی پی نیست! اون دو بار هم کنار بخاری دراز میکشید و تو شلوارش خراب میکرد و به روی خودش نمی اورد و انکار میکرد.
دیدم داره خیلی اذیت میشه.
یه مغازه "هزار تومنی" فروشی سراغ داشتم. یه سری اسباب بازی و شمع و خمیربازی و شابلون و ... ارزون خریدم. با یه سری برچسب.
در عرض 10 دقیقه دسشویی رو تزئین کردم. یه عروسک کنار اینه گذاشتم و یه کیسه جایزه رو دیوار اویزون کردم.
وقتی در دسشویی رو باز کرد خیلی هیجان زده شد و راجع به برچسب ها سوال میکرد و میخواست دایناسور رو برداره. بهش گفتم: این نی نی اینجا نشسته، اگه پارسا جیش و پی پی کنه بهش جایزه میده!
ولی اون شب هم با زور و گریه تو شلوارش پی پی کرد. بیچاره یبوست هم گرفته بود.
ناامید شدم.
ولی از فرداش خودش دمپایی میپوشه و جیش میکنه بعد از نی نی اجازه میگیریم و اون از تو کیسه یه جایزه برمیداره.
بعد یه بار دیدم میخواد پی پی کنه ولی میترسه. حواسش رو پرت کردم: پارسایی پی پی کنه نی نی جایزه میده. وااای اون هواپیما رو نگاه کن. چه قطار خوشگلی... و خلاصه اقا افتخار دادن و خودشونو راحت کردن.
من هم که ذوق زده تشویقش کردم و مراسم خداحافظی با پی پی رو انجام دادیم و بای بای و اینکه پی پی ها برین خونه تون!!!و خلاصه این بچه بزرگ کردن ما رو به یه کارهایی وادار کرد که تو خواب هم نمیدیدیم.
فعلا هم که اقا به هوای جایزه دم به دقیقه یا جیش داره و یا پی پی!!!
من هم جایزه ها رو میبرم تو اتاق قایم میکنم و میگم نی نی جایزه ها رو بعدا میاره!
این هم مرحله مهم مستقل شدن پارسایی و عبور از یه بحران !
جایزه هزار تومنی ها
این نی نی هه از توی اون کیسه جایزه میده به پارسایی!