روزمره های نیمه بهار
بهار خنک و دل انگیز به نصفه رسید.
فعلا به خاطر ماه رمضون و امتحانات پارسا خونه نشین هستیم و دچار روزمرگی. هفته قبل یه افطار خونه دوستم که متخصص اطفاله دعوت بودیم و با بچه ها رفتیم. خیلی خوب و ارووم بودن به جز اخرش که پارسا خسته و خواب الود شد و دخترها میومدن و اذیتش میکردن تا دنبالشون کنه، اونم داد میزد سرشون.
برای اولین بار از سر کوچه برگ انگور کندم و براشون دلمه پختم. کم نمک و شیرین بود ولی مهسا برای اواین بار با اشتها خورد و پارسا هم تمومش کرد. به من و باباش چیزی نرسید
مهسا الان کارتون همیشگی اش یعنی باب اسفنجی رو میبینه و میگه: سیب زمینی می پوخه( میپزه)
مهسا جون رو با سالاد درست کردن و سیب زمینی پوست گرفتن و نون لواش تا زدن سرگرم میکنم. با کتاب و نقاشی و رنگ امیزی و تلویزیون مشغوله. پارسا هم موبایل و موبایل و بازی موبایل. یک مثقال هم درس و مشق. البته تو اسکواش مرحله مدارس شهر مدال نقره گرفت که اصرار داره اصل نقره هست🤔
اینم برادرزاده کوچیکم که دلش میخواد سرسره بادی سوار شه️
هفته قبل از ماه رمضون عمه و عمه زاده بچه ها اومدن خونه مون که یه سر رفتیم جنگل و کفش پارسا رو اب برد و حسابی خوش گذشت بهشون
و البته برای اولین بار باقلاقاتوق درست کردم
فعلا به خاطر ماه رمضون و امتحانات پارسا خونه نشین هستیم و دچار روزمرگی. هفته قبل یه افطار خونه دوستم که متخصص اطفاله دعوت بودیم و با بچه ها رفتیم. خیلی خوب و ارووم بودن به جز اخرش که پارسا خسته و خواب الود شد و دخترها میومدن و اذیتش میکردن تا دنبالشون کنه، اونم داد میزد سرشون.
برای اولین بار از سر کوچه برگ انگور کندم و براشون دلمه پختم. کم نمک و شیرین بود ولی مهسا برای اواین بار با اشتها خورد و پارسا هم تمومش کرد. به من و باباش چیزی نرسید
مهسا الان کارتون همیشگی اش یعنی باب اسفنجی رو میبینه و میگه: سیب زمینی می پوخه( میپزه)
مهسا جون رو با سالاد درست کردن و سیب زمینی پوست گرفتن و نون لواش تا زدن سرگرم میکنم. با کتاب و نقاشی و رنگ امیزی و تلویزیون مشغوله. پارسا هم موبایل و موبایل و بازی موبایل. یک مثقال هم درس و مشق. البته تو اسکواش مرحله مدارس شهر مدال نقره گرفت که اصرار داره اصل نقره هست🤔
اینم برادرزاده کوچیکم که دلش میخواد سرسره بادی سوار شه️
هفته قبل از ماه رمضون عمه و عمه زاده بچه ها اومدن خونه مون که یه سر رفتیم جنگل و کفش پارسا رو اب برد و حسابی خوش گذشت بهشون
و البته برای اولین بار باقلاقاتوق درست کردم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی