پارسا چه جدی شده!
سلام گل پسرم. قند و عسلم.
گل پسر هر روز شیرین و شیرین و شیرین تر میشه... واقعا قند و عسل.
و اما مامانی این روزها خیلی دلتنگه چون دوست داره دم رفتن مادرجون و پدرجون به سفر حج پیششون باشه ولی این درس و کشیک های بیمارستان و دوری راه نمیذاره ... تازه وقتی این همه تغییر و بامزگی های نی نی رو میبینم دلم میسوزه که چرا نمیتونم تو این شادی با خانواده هامون شریک باشم و پارسا هم بره تو جمع فامیل.... اخه اینقدر ذوق میکنه وقتی بیشتر از یک نفر تو خونه باشن!!
همین هفته قبل که عزیز و بابابزرگ خونمون بودن ، از خواب که بیدار میشد و 4 دست وپا میرفت تو هال ،یادش میومد که خونمون مهمون هست... بعد میخندید و سرسری میکرد. یا اینقدر به چشماشون نیگا میکرد تا نگاش کنن لبخند بزنه. گرچه هر کس بیاد خونمون تا چند ساعت غریبی و بدقلقی میکنه بعد تا میاد عادت کنه بهشون....میرن!
و اما... من عاشق عکس یادگاری ام... تا حالا پارسا 2 تا البوم داره که یکیش مال سیسمونی هست از عکس و خاطره و شجره نامه وغیره ..... و یکی دیگه از عکسایی که تا 6 ماهگی ازش چاپ کردم. الان هم کلی عکس چاپ نشده دارم که همین روزا میبرم اتلیه.
ندرتا البوم رو برا پارسا باز میکردم اخه همش با حلقه های فلزی اون بازی میکرد ولی حالا تک تک عکسها رو بادقت نگاه میکنه و ورق میزنه...
الهی قربون حرکت تند سر و گردنش موقعی که از یه عکس به عکس دیگه نگاه میکنه برم من.
نمیدونین چقدر هم جدی شده بود.
پی نوشت1: بابایی رفته وزارت بهداشت نامه بگیره ببره ستاد کل نیروهای مسلح ببینه میتونه این مساله سربازی رو حل کنه یا نه؟
پی نوشت2: مامانی یه مریض داشت که چند روزه فکرشو مشغول کرده. ماجرا از این قراره که یه شب پسر 15 ساله با تنگی نفس شدید میاد بیمارستان. قبلا سالم بود و از یک هفته قبل کم کم نفس تنگی گرفته. بعد که عکس میگیریم میبینیم تو یکی از ریه هاش و دور قلبش شدیدا مایع جمع شده. اب ریه هاشو با سوزن خالی میکنیم حالش بهتر میشه. فردا صبح که دوباره بررسی میکنم میبینم مایع دور قلبش خیلی زیاده و قلبش تحت فشاره و هر لحظه ممکنه ایست قلبی کنه. علت های مختلفی داشت مثلا یک عفونت تنفسی ساده و التهاب پرده قلب. سریع مشورت جراحی قلب خواستم تا زیر عمل مایع تخلیه بشه (که درمان اولیه هم همین هست). یادمه به مریض گفتم پسرجون خوب از مدرسه در رفتی ها و اون هم بارها از من پرسید : درد داره؟ بیهوش میکنن؟ بیحس میکنن؟ درد داره؟ و من میگفتم معلومه که درد نداره!
خوشبختانه خیلی سریع مریض رو بردن اتاق عمل ..... و متاسفانه شنیدم همون شب چند ساعت بعد از عمل از دنیا رفته.
یک هفته بعد رفتم ازمایشگاه تا جواب پاتولوزی نمونه ای که از قلبش موقع عمل گرفتن و جواب ازمایش مایع ریه هاشو ببینم..... پدر و مادر عذادار این نوجوون بعد از دفن عزیزشون نیومدن جوابا رو بگیرن تا بفهمن که علت بیماری بچه شون شروع علایم سرطان (لنفوم) بوده.