قم و کاشان...دریا و بندر
هفته اخر اردیبشت سال ۹۵ یه مسافرت کوتاه به قم و کاشان چهارشنبه۲۲ ام: وسایل تو یه ساک جا شد و رفتم ویزیت مریض ها. امسال زمستون تا اردیبهشت و حتی خرداد امتداد پیدا کرده. مهسا رو بردم حموم .نمیدونم تقصیر من بود یا پرستار بچه ها که در بسته شد و موندیم بدون سوییچ و تلفن. معطل شدیم تاسیسات اومد. خلاصه با دو تا فسقلی مون راه افتادیم. دو سه ساعته رسیدیم خونه مامان اینا. یه لوبیا پلو خوردیم (البته پارسا در حد دو قاشق) با خواهرم و طلوع و مامان بابا راه افتادیم. جاده فیروزکوه تو این فصل پر از گلهای وحشی و شقایق بود.به خاطر نمایشگاه کتاب هم خوردیم به ترافیک تهران. خلاصه ماجرا پاسی از شب گذشته بود رسیدیم خونه دایی وحید که با دو تا فسقلی هاش د...
نویسنده :
مامانی
7:47